*ناخن های بلند ، شکسته و کثیف: چگونه انتظار دارید همسرتان بخواهد و اجازه دهد که این ناخن های کثیف را در هر جایی از بدن ظریف و لطیف و آسیب پذیر او قرار دهید. هیچ چیز سردکننده تر از این نیست که شوهرتان شما را لمس کند و سپس ناگهان توسط گوشه ی تیز ناخن شکسته و لب پرشده ای پوست شان را بخراشد. آخ!مردان عزیز: بدانید که چرک زیر ناخن های تان شما را به شب های بسیاری «تنها خوابیدن» محکوم خواهد کرد

         
*پینه های خشک و زبر دست ها: درست مانند مورد پیش. به هیچ وجه دوست ندارند به هنگام عشق ورزی با شما «پوست کن» شوند.
*بدن عرقی و بدبو:باز هم بگویم؟ مردان عزیز: آیا می توانید بدن خودتان را بو کنید؟ منظورم بوی طبیعی و مردانه بدن مردها نیست که حاصل تعریق طبیعی سطح پوست شماست و حتی می تواند برای زنی که شما را دوست دارد تحریک کننده نیز باشد. در اینجا از بدن کثیف نشسته ای صحبت می کنم که از بوی عروق کهنه، مانده و ترشیده اشباع شده است. در اینجا از مردهایی صحبت می کنم که به دفعات کافی استحمام نمی کنند. منظورم آقای «بوگندو» است. آیا واقعاً هنگامی که چنین بوهایی می دهید انتظار داشته باشید بخواهند در مجاورت شما قرار بگیرند؟ مردانه بودن یک چیز است اما کثیف بودن چیز دیگر

         
*پاها و جوراب های کثیف و بدبو. فرض کنید می خواهید همین که شوهرتان به خانه رسید با او به رختخواب بروید. تمام روز منتظر آن بوده اید که شب با او عشق ورزی کنید. لباس هایتان را در می آورید. سپس اتفاقی که نباید بیافتد، می افتد. کفش هایش را در می آورد.اُه، خدای من!این بو از کجا می آید؟ آیا از پاهای اوست؟ امیدوارید فقط جوراب هایش باشند.اما نه. همین که آن ها را در می آورد روشن می شود که منبع اصلی این رایحه ی خوش پاهای او هستند. سپس به یک باره هرگونه میل جنسی درشما خاموش می شود. به طوری که منصرف می شوید و به او نزدیک شوید.
پاها می توانند بسیار تحریک کننده باشند.می توانند در عین حال بسیار نیز مشمئز کننده باشند. شاید مردها به این دلیل از پاهای خود غافل می شوند که دورترین عضو بدن نسبت به صورت شان است و به اصطلاح «جلو چشم» نیستند. شاید شما مردان متوجه بوی پاهای خود نمی شوید، اما زن ها چرا؟ به این معنا که هم بوی آن ها را حس می کنند و هم می توانند آن ها را ببینند. و چنانچه بدبو یا کثیف باشند دیگر برای شان جذاب، رمانتیک و خواستنی نخواهید بود.
بگذارید یک مرحله جلوتر رفته به ناخن های پا بپردازیم.آیا این تنها تصور من است یا این که مردها عمداً ناخن های پاهای خود را با سوهان به اشکالی نوک تیز و لبه دار (یا دندانه دار و مضرّس) تبدیل می کنند؟ ناخن های تیز و لبه داری که گویی بدین منظور طراحی شده اند که در پاهای زن شان فرو روند. هنگامی که ناخن های پای خود را کوتاه می کنید لطفاً لبه های تیز آن ها را نیز با سوهان صاف کنید. علاوه بر ناخن ها بهتر است چرک زیر ناخن های پاهای خود را نیز تمیز کنید.
لباس ها و لباس زیرهای کثیف: چرا مردها فکر می کنند برخی از لباس های شان خیلی تمیز هستند در حالی که در واقع باید از کثیفی آن ها را دور انداخت؟ چگونه انتظار دارید برای همسرتان جذاب باشید، وقتی که پیراهن های کثیف و عرقی، شلوارهای لکه لکه و از همه بدتر زیرشلوارها و شورت هایی پوشیده اید که خیلی تر و تازه و تمیز هم نیستند؟

*بوی بد دهان و دندان های کثیف و جرم گرفته:تصور کنید شوهرتان می خواهد با شما عشق ورزی کند. به شما نزدیک می شود. بازوان خود را بازمی کند تا شما را در آغوش بگیرد. خدای من.آیا حیوانی در آنجا مرده است؟ بوی دهانش مشمئز کننده است.آیا خود او متوجه نیست؟ احتمالاً نه!
مردان عزیز: چنانچه دوست دارید برای همسر خود جذاب باشید لطفاً دهان و دندان های خود را تمیز و خوش بو نگه دارید. این به آن معناست که نه یک بار در روز بلکه چند بار مسواک بزنید و از محلول های شستشو و قرقره ی خوشبو کننده، افشانه های نعنایی یا هر چیز دیگری که لازم باشد استفاده کنید. سعی کنید دهان خود را خوش بو و خوشمزه کنید تا همسرتان بخواهد آن را ببوسد.
ته ریش های زبر:یا ریش بلند، نرم و زیبایی داشته باشید یا مرتب اصلاح کنید. بگذارید حقیقتی را به شما بگویم: رؤیاها و خیال پردازی های جنسی زن ها هرگز شامل مردهایی نیست که کاغذ سمباده هایی دانه ریز و دانه درشت را روی پوست نرم و لطیف آنها بکشند.اما این دقیقاً همان احساسی است که ته ریش های زبر شما به زن ها می دهد. براستی دردناک است.
زن ها می دانند که هر اصلاح کردن یک زحمت و دردسر حسابی است. اما، خراشیده شدن در عین عشق ورزی هم همین طور. پیش از آن که برای عشق ورزی با همسرتان نزدیک شوید از ریش خود اطمینان حاصل کنید. یا ریش خود را مرتب، تمیز و نرم نگه دارید یا آن را یکجا بزنید.اگر شما دوست ندارید کسی ریش زبر خود را بر روی صورت شما
بکشد زنها نیز از این کار لذتی نمی برند.به علاوه صورت تازه اصلاح شده قطعاً برای زن ها یک تحریک کننده جنسی به حساب می آید.

سرد کننده ی جنسی (6)مردهای که بیش از حد به ظاهر، قیافه و سر و وضع زن اهمیت می دهند

شوهرم می خواهد بدن و هیکلی مطلوب بدون حتی یک گرم اضافه وزن داشته باشم.اما خودش شکم گنده و برجسته ای دارد که گاهی اوقات فکر می کنم آبستن است.

شوهرم مدام از کمد لباس هایم ایراد می گیرد و دستور می دهد که چه بپوشم و چه نپوشم

         
همیشه پیش از آن که بیرون برویم موها، آرایش و لباس هایم را یک بار وارسی می کند تا مطمئن شود مورد تأیید او هستند یا نه

         
زن ها عاشق این هستند که خود را برای مردی که دوستش دارند آراسته کنند.اما هنگامی که شما مردها اشتغال ذهنی وسواس گونه ای به قیافه و سر و وضع آنها پیدا می کنید احساس می کنند یک شئ هستند نه یک انسان.انتقادها و سرزنش های شما موجب می شود احساس کنند آنها را در زیر ذره بین گذاشته اید. احساس می کنند تحقیر شده اند و نهایتاً به لحاظ جنسی نسبت به شما سرد و بی علاقه می شوند.چگونه می توانند در بستر با شما آرامش و آسایش داشته باشند، درحالی که در بیرون از بستر اینقدر از لباس ها و قیافه شان ایراد می گیرید؟
چیزی که هیچ وقت از آن سر در نیاورده ام این است که بیشتر مردهایی که بیش از حد نگران قیافه و سر و وضع همسرشان هستند خودشان قیافه و سر و وضع چندان جالبی ندارند.
مردان عزیز:شما را به خدا دست بردارید.پیش از آنکه از قیافه ی زنها ایراد بگیرید، نگاهی در آینه به خود بیاندازید. شاید اندکی از اصلاحاتی را که دوست دارید به زور بر روی آنها پیاده کنید، پس از آن برای خودتان تجویز کنید.

سرد کننده ی جنسی (7)مردهایی که زن ها را براساس ارگاسم هایش (رسیدن به اوج لذت جنسی) طبقه بندی می کنند

از طرف شوهرم احساس فشار و اجبار می کنم. هر بار که با هم عشق ورزی می کنیم ،صد بار از من می پرسد: «ارضا شدی؟» حتی اگر نزدیک بود ارضا شوم دیگر نمی توانم ارضا شوم

         
عشق ورزی با شوهرم را دوست دارم. اما از فشار، اجبار و الزامی که روی من دارد تا حتماً به اوج لذت جنسی برسم خسته شدم. گاهی اوقات به اوج می رسم و گاهی اوقات هم نمی رسم. اما هر بار که نمی رسم طوری رفتار می کند که گویی یک تراژدی شخصی برای اوست. از اینکه مجبورم همیشه ارضا شوم تا او احساس مردانگی کند، خسته شده ام

         
بدن من بسیار حساس و تحریک پذیر است و بیشتر هنگامی که با شوهرم عشق ورزی می کنم از نزدیکی و صمیمیت تولید شده لذت می برم، اما احساس نمی کنم که همیشه باید خیلی تحریک شوم و در پایان نیز همیشه به ارگاسم برسم

         
مشکل این است که او فکر می کند مجبور است حتماً مرا ارضا کند حتی هنگامی که خودم نمی خواهم از این رو با تمام توان تلاش می کند.
ارگاسم احساس بسیار خوبی است، اما همیشه برای زن ها ضروری نیست. هنگامی که زن ها با شوهرشان عشق ورزی می کنند، از کل فرآیند لذت می برند، نه از نتیجه ی محصول یا پایان آن. برخی از مردها همیشه اصرار می کنند که همسرشان حتماً ارضا شود.حتی هنگامی که خودش نیز نخواهد یا بدنش آمادگی نداشته باشد.این گونه مردها موفقیت عشق ورزی را در رسیدن همسرشان به اوج لذت جنسی معنا می کنند. زن ها از این چیز بیزارند.
عشق ورزی همین طوری هم برای زن ها به اندازه ی کافی پیچیده است (به دلایلی که درباره ی آن ها صحبت کردیم) پس تنها چیزی که به آن علاقه ای ندارند این است که شوهرشان آنجا بالای سر شان ثانیه شماری کند تا ارضا شوند.این گونه اعمال فشار، اجبار و الزام خود به کلی سرد کننده است و عملاً موجب اختلال در رسیدن زن ها به اوج لذت جنسی می شود، حتی هنگامی که خودشان هم بخواهند و دوست داشته باشند که ارضا بشوند.
برخی از مردها از این نیز فراتر می روند و عملاً تعداد ارگاسم های همسرشان را مانند تعداد مدال هایی که درمسابقه کسب کرده اند برمی شمارند و جزو افتخارات خود به حساب می آورند